توهم مالکیت
اجتماعي
توهم مالکیت
یک شنبه 1 اسفند 1389 ساعت 11:15 | بازدید : 951 | نویسنده : داريوش | ( نظرات )

 برداشت اول :

آنهائي كه در دنياي آگاهي اينترنت سير و سلوكي دارند. نام شركت گوگل را شنيده اند ، از باب موتور جستجوگری كه در كسري از ثانيه ميليون ها رديف اطلاعات را در جلوي ديدگان قطارميكند. و يا امكانات آموزشي و كه در اختيار كاربران قرار ميدهد . يكي از اين امكانات نرم افزار گوگل ارت (googel earth) است . اينكه اين نرم افزار چيست و كارايي آن براي كاربران چگونه است ، درحوصله اين نوشتار نمي گنجد . آنچه جالب به نظر مي رسد. اینست که اين نرم افزار كمك ميكند كه در دنياي مجازي بدون اينكه گذرنامه ويا ويزاي ورود اخذ كني به هرنقطه در هر كشوري كه بخواهي سفر كني . همين كه داشتم با گوگل ارت به اين ور و اون ور دنيا سرك مي كشيدم ، به ذهن آمد بعد از چندين سال دوري از زادگاهم سري به آنجا بزنم . موس را حركت دادم تا آسيا نمايان شد . ايران را جستجو كردم و از فراز سلسله كوه هاي سر به فلك كشيده زاگرس خود را به دامنه كوه برآفتاب رساندم . تمام جزييات روستا مشخص بود حتي خانه اي كه در آن بدنیا آمده بودم . شگفت زده شدم درست مانند اوايل دهه پنجاه كه براي اولين بار تلويزيون به خانه ما راه پيدا كرد ، دايي زاده هايم  كه زودتر با اين اعجوبه قرن آشنا شده بودنند در مقابل سئوال من كه اين همه آدم چطور توي اين جعبه به اين كوچكي جا شده اند . پاسخ دادند: خيلي راحت است اگرشما هم بخواهي میتواني با سرعت هر چه تمام تر با سر به سوي درب جعبه بروي آنگاه خودت را درداخل آن مي بيني . پسرك ساده شهرستاني هم همين حركت را تكرار كرد ، نتيجه معلوم بود قهقهه خنده براي آنها و درد شديد سر براي من . و يا مثل شنيدن اولين زنگ موبايل از گوشي يك دوست هم دانشگاهي و اينكه با تعجب نظارگر اين باشي كه اين تلفن اصلا سيم ندارد و هر جا كه بخواهي مي تواني آن را همراه خودت ببري ، امروزه سرعت رشد تكنولوژي آنقدر زياد شده كه اگر بشنويم دوربين فيلم برداري اختراع شده كه ميتواند حوادث و رويداد هاي 1000 سال پيش را ضبط كند و در معرض ديد ما قرار دهد. اصلا تعجبي ندارد.

داشتم مي گفتم با هواپيماي مجازي گوگل به بالاي روستا رسيدم . نگاهي  به پایین انداختم . ازآن بالا هر چه را ميبيني متفاوت است . طبيعت و خانه هاي كاهگلي و كوچه هاي خاطر انگيز همه آن چيزی است كه در سطح مي بيني ، نگاه از سطح خرد است ، اما نگاه از بالا كلان. از بالا به كوچكي و بي مقداري داشته هاي زمين پي مي بري ، ولي نگاه سطحي كوچكترين داشته زمين را آنچنان بزرگ جلوه ميدهد  كه ما در حسرت داشتن آنها سالها ميسوزيم و سوزش آن رنج و عذاب مضاعفي را تحمیل ميكند.  نگاه از فراي زمين داشته ها و نداشته هايی  كه  دسترسي به آن  جزء آرزوهايمان است را كوچك و حقیر ميكند. شايد هر كدام از ما آرزوي داشتن ملكي ، خانه اي ، ويلايي در فلان جاي خوش آب و هواي ايران و يا حتي خارج از  ايران را داشته باشيم . بهتر است اين آزمايش را ، با همين نرم افزار خارق العاده انجام دهيم وبه نتيجه آن قدري بينديشيم . به روي نقطه مورد نظر زوم كنيم ( خانه ، ملك ، ويا هر چيز ديگر ) و بعد با موس كم كم به سمت بالا حركت كنيم و هر چه بيشتر از آن نقطه دور شويم . آنقدر كه نقطه مورد نظر كوچك و كوچكتر شود و در نهايت در مرز جغرافيايي كشورناپديد و آنگاه كل كره زمين مانند نقطه بسيار كوچك در كهكشان راه شيري كه خود نیز يكي از ميليون كهكشانهای عالم هستي است ناپديد شود ، چه احساسي به شما دست مي دهد ؟  پوچي، كوچكي ، بي مقداري،شگفتي و يا شادماني كه به اين حقيقت پي برده ايد ، كره خاكي باتمام جاذبه های درون آن در مقابل هستي بيكران حتي به مانند يك نقطه كوچك هم نيست . حال فكر كنيد كه نوشتن يك دستخط در يك دفتر خانه اسناد رسمي مبني بر اينكه مثلاً صد متر زمين از اين ميليونها كيلومتر وسعت مربوط به فلاني است چقدر مضحك به نظر ميرسد.

برداشت دوم :

چندین سال پيش كه عدد شناسنامه ام قدري كمتر از امروز نشان مي داد به همراه پيرترين بازمانده خاندان پدري بر اساس يك رسم قديمي يك روز قبل از نوروز به مزارستان روستاي زادگاهم رفته بوديم اين مرد پير دوست داشتني كه امروز خودش در ميان يكي از آن مزارها آرميده آرامگاهي را نشانم داد كه روي آن نام رجب فرزند نظرعلي حك شده بود ، رو به من كرد و گفت اين مزار جد توست و آن يكي مزار پدر جدت و همين طور تا هفت نسل قبل من را نشان داد . بعد از اينكه يادشان را گرامي داشتم براي استشمام هواي بهاري از طبيعت زيباي روستا به زمين هاي اطراف ده رفتم ، به روي خاكهاي نرم زمينهاي آماده كشاورزي پا گذاشتم با خود می انديشیدم كه اگر ميانگین سني اجداد من هفتاد سال بوده  باشد ، آخرينشان كه نام ونشانش براي ما روشن بود بيش از پانصد سال قبل به روي همين زمينها راه ميرفته و ادعاي مالكيت هزاران متر از  زمينهای اين روستا را داشته ، آيا مالكيت از آن ايشان بود حتي اگر از طرف بالاترين شخص آن روزگار تاييديه مبني بر تملك آن زمینها را  داشته؟ اگر اينگونه است پس چرا امروز نواده هایش همين ادعا را دارند و گاهاً چنگ و دنداني به هم نشان ميدهند ، سلاحها را از پستوها بيرون ميكشند و سرو صدايي براه مياندازند كه اي داد و بيداد فلاني به حريم زمينهاي من تجاوز كرده است . اين سيكل تكرار شدني در تمام ادوار وجود داشته و روزهاي در پيش رو آينده گان همين ادعا را دارند . پس مالك واقعي كيست ؟ آيا مالكيت يك توهم است ؟

برداشت سوم :

با دلهره و اضطراب به دنبال پيدا كردن نام خود در روزنامه اي كه هر از چند گاهي بين اين و آن دست به دست ميشد بودم ، رازي در آن نهفته بود كه عده اي را خوشحال و عده اي را مغموم و ناراحت ميكرد جواني را ديدم كه جامه بر تن دريد و به هوا پرتاب كرد و گفت: دور شو فقر كه سعادت در راه است ،حكايت كنكور و قبولي در دانشگاه ، داستان موفقيت و خوشبختي براي جمعي، شكست و احساس بدبختي براي جمعي ديگر به همراه داشت ، درآن سالها اعتبار دانشجوي سال اول از كارشناس فارغ التحصيل با چندين سال تجربه بيشتر بود ، مثلاً دانشجوي ترم اول پزشكي از فوق تخصص قلب در بين مردم عوام رتبه بيشتري داشت . اينها را گفتم تا شور وشوق قهرمانان كنكور را بهتر گفته باشم . من در بين آدمهاي خوشبختي بودم كه از سد بلند کنکور پريده بودم ، بار و بنديل بستم و به شهر روياهایم آمدم . دانشگاه كه به پارك زيبايي شباهت داشت در دامنه البرز واقع شده است. مراحل ثبت نام را يكي يكي پشت سر گذاشتم ، نوبت به گرفتن خوابگاه واسكان دانشجويان شهرستاني رسيد . دانشجويان نيازمند خوابگاه بيشتر از تعداد اتاقهاي خوابگاه بودند ، دانشجويان رند خيلي زود متوجه بحران شده و اولين كساني بودنند كه صاحب اتاق شدنند .آنهايي كه دست و پا كمتري داشتند به التماس و گريه روي آوردند . و تعدادي  هم مثل من بهت زده شاهد ماجرا بوديم ، واويلايي بود . مهندسان ، پزشكان و كارشناسان جوان به كلي يادشان رفته بود كه براي چه هدفي درآن مكان جمع شده بودنند . حاشيه بر متن غلبه پيدا كرده بود . همه هدف اين بود كه صاحب اتاقي شوي  و بار و بنديل را زمين بگذاري . چند روز بعد با فروكش کردن التهاب ، همه دانشجويان به هر ترتيبي بود در خوابگاه اسكان داده شدنند . بعدها بود كه با دوستان در بزمهای شبانه حكايت ورودمان را گفتيم واينكه تمام اين امكانات كه در اختيارمان قرار داده اند فقط بهانه و وسيله اي است كه ما دغدغه اي بجر تحصيل علم ودانش و فراگيري معرفت  وآگاهي نداشته باشيم. و بدانيم تمام اين امكانات از خوابگاه گرفته تا ....... همه براي مدت زمان محدود تحصيل است و ما مالك واقعي آنها نيستيم .

 

برداشت آخر

 

كره زمين با هرآنچيزي كه در درون دارد . در مقابل عالم هستي حتي به مانند يك قطره در مقابل اقيانوس هم نيست . بنابراين ادعاي مالكيت قسمت ناچيزي از آن توهمي بيش نيست .

امكاناتي كه درون كره خاكي است در طول خلقت زمين محدود و ثابت است و بين نسل هاي كه در آمد و شد  هستند دست به دست ميشود ، بنابراين هيچ فردي نميتواند ادعاي مالكيت دائم اين امكانات را داشته باشد .

امكانات زمين براي همه كساني كه در محدوده زماني خاصي در آن زندگي ميكنند با تقدم و تاخر  فراهم ميشود . در واقع اين امكانات را به طور موقت در اختيار همه ما قرار مي گيرد تا در دانشگاه زمين رشد تعالي خود را تجربه كنيم حال عده اي تمام زمان تحصيل خود را صرف تملك دروغين ميكنند و در امتحان فينال مشروط و يا مردود ميشوند، عده اي كه تعداشان كمتر از گروه اول است نه تنها همه آن چيزي كه براي حياتشان نياز است را در اختيار دارند بلكه به واسطه آگاهي بر اين موضوع ، همه وقت خود را براي حك كردن نام بر تكه كاغذي به نام سند مالكيت نگذاشته اند در امتحان فينال با نمره قابل قبولي به مرحله بالاتر ميروند .  خالق هستي  همه آنچيزي كه براي رفاه ما لازم است . تا دروس خود را دراين زندگي بهتر و بهتر بگذرانيم و نمره قبولي را اخذ كنيم در اختيارمان قرارداده است حال اگر در غفلت باشي كه هدف فقط كسب همين امكانات است و همه سالهاي عمر خود را صرف بدست آوردن امكاناتي كنيم كه خالق هستي  با نظمي خاص در اختيار همگان قرار داده است . مردود شده و از راه يابي به مرحله بالاتر آگاهي باز مي مانيم .و بايد بدانيم اين امكانات صرفا براي تحصیل در مدت زمانی محدود است و بايد اجباراً آن را در اختيار دانشجويان ورودي سالهاي بعد قرار دهیم پس باید به اين نكته واقف بود كه مالكيت دائم يك توهم است .  

 

 

 



موضوعات مرتبط: اجتماعی , ,

|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10


مطالب مرتبط با این پست










می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
فريد در تاریخ : 1389/12/1/0 - - گفته است :
سلام دوست عزيز...
من ميخواسم بگم وبلاگت زيباست.
يهسري به من بزن بعداگه مايل به تبادل لينك بودي خبرم كن.
وبلاگ من با نام "مهندسين آينده" و آدرس www.pisheriazi.loxblog.com اگه لينك كريد خبرم كن.


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آسمان آگاهي و آدرس aflak.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 233
:: کل نظرات : 97

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 7

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 10
:: باردید دیروز : 5
:: بازدید هفته : 35
:: بازدید ماه : 546
:: بازدید سال : 16116
:: بازدید کلی : 70640